استاپ اوت و نحوه محاسبه سفارش توقف (Stop out)
آنچه در این مقاله می خوانید:
استاپ اوت یکی از مفاهیم بسیار مهم و حیاتی در دنیای معاملات بازارهای مالی است که اغلب از سوی معاملهگران تازهکار نادیده گرفته میشود. درک صحیح این مفهوم به معاملهگران کمک میکند تا بهتر بتوانند ریسکهای موجود را مدیریت کرده و از ضررهای سنگین جلوگیری کنند. استاپ اوت به عنوان یک سیستم حفاظتی عمل میکند که در مواقع بحرانی و زمانی که سطح مارجین به حداقل ممکن میرسد، کارگزار وارد عمل شده و موقعیتهای باز را به صورت خودکار میبندد. هدف از این اقدام، جلوگیری از زیانهایی است که میتواند فراتر از موجودی حساب معاملهگر باشد.
این مقاله از ال بانک فارسی قصد دارد با ارائه توضیحات کامل و جزئی درباره استاپ اوت، تفاوت آن با مارجین کال و نحوه محاسبه آن، معاملهگران را با این ابزار حیاتی آشنا کند. علاوه بر این، در این مقاله به روشهای مدیریت ریسک و جلوگیری از استاپ اوت نیز پرداخته خواهد شد.
جهت ورود و ثبت نام در صرافی ال بانک کلیک کنیدتعریف استاپ اوت
استاپ اوت مفهومی است که در معاملات بازارهای مالی، بهویژه بازارهایی که از اهرم مالی استفاده میکنند، اهمیت بسیار زیادی دارد. این وضعیت زمانی رخ میدهد که موجودی حساب یک معاملهگر به دلیل زیانهای تحققنیافته یا افت ارزش موقعیتهای باز به سطحی برسد که دیگر برای نگهداری موقعیتها کافی نیست. در چنین شرایطی، کارگزار بهصورت خودکار اقدام به بستن موقعیتهای باز میکند تا زیانهای بیشتر متوقف شوند و سرمایه معاملهگر بیش از آنچه در حساب دارد، کاهش پیدا نکند.
سطحی که استاپ اوت در آن فعال میشود، توسط کارگزار مشخص میشود و معمولاً به صورت درصدی از مارجین مورد نیاز تعریف میگردد. بهعنوان مثال، یک کارگزار ممکن است این سطح را ۲۰ درصد تعیین کند، به این معنا که اگر سطح مارجین حساب معاملهگر به کمتر از ۲۰ درصد برسد، استاپ اوت بهطور خودکار اجرا میشود. این سطح از پیش در قراردادها یا توافقنامههای معاملاتی کارگزار تعریف میشود و بسته به سیاستهای هر کارگزار ممکن است متفاوت باشد.
استاپ اوت نه تنها برای حفاظت از سرمایه معاملهگر، بلکه برای حفظ تعادل مالی و کاهش ریسک کل سیستم معاملاتی اهمیت دارد. بازارهای مالی، بهویژه بازارهای اهرمی مانند فارکس یا معاملات فیوچرز، به گونهای طراحی شدهاند که امکان زیان بیش از موجودی حساب یک معاملهگر نیز وجود دارد. چنین وضعیتی میتواند باعث زیان برای کارگزار یا حتی سایر معاملهگران در آن سیستم شود. مکانیزم استاپ اوت با بستن خودکار موقعیتهای زیانده، از این خطرات جلوگیری میکند و تضمین میکند که زیانها به سرمایه موجود محدود شوند.
علاوه بر این، استاپ اوت بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت ریسک در بازارهای مالی شناخته میشود. معاملهگرانی که درک کافی از این مفهوم دارند، میتوانند با برنامهریزی بهتر و استفاده از ابزارهایی مانند تعیین حد ضرر یا مدیریت مناسب سرمایه، از قرار گرفتن در چنین موقعیتی اجتناب کنند. از سوی دیگر، عدم آگاهی از سطح استاپ اوت یا سیاستهای کارگزار در این زمینه میتواند منجر به از دست دادن تمام سرمایه حساب شود. بنابراین، آشنایی با استاپ اوت و نحوه عملکرد آن برای هر معاملهگری که قصد فعالیت در بازارهای مالی را دارد، ضروری است.
اهمیت استاپ اوت همچنین در مواقع نوسانات شدید بازار دوچندان میشود. در شرایطی که قیمتها به سرعت تغییر میکنند، ممکن است سطح اکوئیتی حساب به شکل ناگهانی کاهش یابد و استاپ اوت فعال شود. این موضوع بهویژه در مواقع انتشار اخبار مهم اقتصادی یا رویدادهای سیاسی که باعث افزایش نوسانات بازار میشوند، اهمیت بیشتری پیدا میکند. به همین دلیل، معاملهگران باید همواره از وضعیت حساب و میزان مارجین خود آگاهی داشته باشند تا از وقوع استاپ اوت جلوگیری کنند.
بهطور خلاصه، استاپ اوت یکی از اجزای کلیدی در بازارهای مالی است که نقش مهمی در مدیریت ریسک و حفاظت از سرمایه دارد. این مکانیزم بهعنوان یک اقدام پیشگیرانه برای جلوگیری از زیانهای غیرقابل جبران عمل میکند و به حفظ تعادل و ثبات بازار کمک میکند. معاملهگرانی که با این مفهوم به خوبی آشنا هستند، میتوانند با استفاده از استراتژیهای مناسب، معاملات خود را بهینهسازی کرده و از قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی اجتناب کنند.
مفهوم استاپ اوت در بازارهای مالی مختلف
مفهوم استاپ اوت در بازارهای مالی مختلف ممکن است بر اساس ساختار و نحوه عملکرد هر بازار متفاوت باشد، اما اصل کلی آن یکسان است: استاپ اوت سطحی است که در آن کارگزار یا پلتفرم معاملاتی، به دلیل کاهش بیش از حد موجودی حساب، موقعیتهای باز معاملهگر را به صورت خودکار میبندد تا از زیانهای بیشتر جلوگیری کند. این مکانیزم در هر بازار با توجه به ویژگیهای خاص آن، جزئیات و کاربردهای متفاوتی دارد.
در بازار فارکس، استاپ اوت معمولاً به دلیل استفاده گسترده از اهرم مالی یا لوریج بیشتر شناخته شده است. معاملهگران در این بازار با سرمایهای بسیار کمتر از ارزش واقعی معاملات، وارد بازار میشوند. اگر نوسانات بازار در خلاف جهت معامله پیش رود و سطح مارجین به زیر مقدار تعیینشده برسد، استاپ اوت فعال شده و موقعیتها بسته میشوند. در فارکس، به دلیل نوسانات مداوم و استفاده از اهرم بالا، استاپ اوت یکی از رایجترین مشکلات معاملهگران تازهکار است.
در بازار سهام، مفهوم استاپ اوت ممکن است کمتر شناخته شده باشد زیرا اهرم به صورت محدودتری استفاده میشود و بیشتر معاملهگران از سرمایه خودشان استفاده میکنند. اما در معاملات مارجینی، استاپ اوت به همان معنا به کار میرود. زمانی که قیمت سهامی که با مارجین خریداری شده است به حدی کاهش یابد که ارزش حساب نتواند تعهدات مارجین را پوشش دهد، کارگزار اقدام به بستن موقعیت میکند. در این بازار، سطح استاپ اوت اغلب کمتر از فارکس است و ممکن است بسته به سهام و سیاست کارگزار متفاوت باشد.
در بازار ارزهای دیجیتال، استاپ اوت به دلیل نوسانات شدید و غیرقابل پیشبینی قیمتها اهمیت زیادی دارد. پلتفرمهای معاملاتی ارز دیجیتال، بهویژه در معاملات اهرمی یا فیوچرز، از سیستم استاپ اوت برای محافظت از سرمایه معاملهگران و خود پلتفرم استفاده میکنند. در این بازارها، به دلیل نوسانات زیاد و سرعت بالای تغییرات قیمت، ممکن است استاپ اوت حتی بدون مارجین کال قبلی فعال شود. معاملهگرانی که از ابزارهای پیشرفته مانند معاملات فیوچرز یا مارجین استفاده میکنند، باید سطح مارجین خود را به طور مداوم پایش کنند تا از وقوع استاپ اوت جلوگیری کنند.
در مجموع، استاپ اوت در همه بازارها یک هدف مشترک دارد: جلوگیری از زیانهای فراتر از توان معاملهگر و حفظ تعادل حساب. اما جزئیات اجرای آن بسته به نوع بازار، سیاستهای کارگزار و نوع معاملات متفاوت است. معاملهگران باید با شرایط خاص هر بازار و قواعد مرتبط با استاپ اوت آشنا شوند تا از سرمایه خود در برابر نوسانات غیرمنتظره محافظت کنند.
تفاوت استاپ اوت و مارجین کال
تفاوت میان استاپ اوت و مارجین کال یکی از موضوعات کلیدی در معاملات بازارهای مالی است که درک صحیح آن میتواند به معاملهگران کمک کند تا از وقوع زیانهای سنگین جلوگیری کنند. هرچند این دو مفهوم به ظاهر مشابه هستند و هر دو به وضعیتهایی اشاره دارند که به کاهش موجودی حساب مرتبطاند، اما در عمل، تفاوتهای مهمی میان آنها وجود دارد.
مارجین کال وضعیتی است که در آن کارگزار به معاملهگر هشدار میدهد که سطح مارجین حساب به حداقل میزان مورد نیاز برای حفظ موقعیتهای باز رسیده است. این هشدار به معنای آن است که موجودی حساب کافی نیست و معاملهگر باید اقدامات مشخصی را برای جلوگیری از بسته شدن موقعیتها انجام دهد. این اقدامات میتوانند شامل افزایش موجودی حساب، واریز وجه جدید، یا بستن برخی از موقعیتهای باز باشند. هدف اصلی مارجین کال، ارائه فرصتی به معاملهگر است تا شرایط حساب خود را اصلاح کند و از وقوع استاپ اوت جلوگیری نماید.
در مقابل، استاپ اوت زمانی رخ میدهد که سطح مارجین حتی از حداقل میزان مورد نیاز نیز پایینتر میرود و موجودی حساب دیگر برای نگهداری موقعیتها کافی نیست. در این وضعیت، کارگزار بدون ارائه هشدار و به صورت خودکار اقدام به بستن موقعیتهای باز میکند. این اقدام به منظور جلوگیری از زیانهای بیشتر و حفاظت از سرمایه موجود در حساب انجام میشود. برخلاف مارجین کال که به معاملهگر فرصتی برای اقدام میدهد، استاپ اوت یک اقدام فوری و نهایی است که توسط کارگزار اعمال میشود.
یکی از تفاوتهای مهم میان این دو مفهوم در نقش معاملهگر و کارگزار در هر وضعیت است. در مارجین کال، معاملهگر مسئول اصلاح وضعیت حساب است و کارگزار تنها به ارائه هشدار بسنده میکند. اما در استاپ اوت، کارگزار کنترل کامل موقعیتهای باز را در دست میگیرد و اقدامات لازم را برای بستن آنها انجام میدهد.
همچنین، سطح مارجین مورد نیاز برای هر یک از این وضعیتها متفاوت است. مارجین کال معمولاً در سطح بالاتری از مارجین نسبت به استاپ اوت رخ میدهد. بهعنوان مثال، ممکن است مارجین کال در سطح ۵۰ درصد مارجین مورد نیاز فعال شود، در حالی که استاپ اوت در سطح ۲۰ درصد یا کمتر رخ دهد.
یک نکته کلیدی دیگر این است که مارجین کال به معاملهگر امکان میدهد تا با مدیریت ریسک و اتخاذ تصمیمات مناسب، از وقوع استاپ اوت جلوگیری کند. اما اگر معاملهگر به هشدار مارجین کال توجه نکند یا اقدامات لازم را انجام ندهد، بهاحتمال زیاد به مرحله استاپ اوت خواهد رسید.
در نهایت، اهمیت درک تفاوت میان این دو مفهوم برای معاملهگران در این است که بدانند چگونه باید حساب خود را مدیریت کنند تا از قرار گرفتن در شرایط بحرانی جلوگیری نمایند. آگاهی از سیاستهای کارگزار در مورد مارجین کال و استاپ اوت، به معاملهگران کمک میکند تا استراتژیهای موثرتری برای مدیریت ریسک اتخاذ کنند و سرمایه خود را در بازارهای پرنوسان حفظ کنند.
جهت ورود و ثبت نام در صرافی ال بانک کلیک کنیدنحوه محاسبه سفارش توقف
نحوه محاسبه سفارش توقف یا Stop Out مبتنی بر فرمول سطح مارجین است که به معاملهگر کمک میکند تا وضعیت حساب خود را بهدقت بررسی کند و از رسیدن به سطح بحرانی جلوگیری کند. این محاسبه زمانی اهمیت پیدا میکند که سطح مارجین حساب به سطح تعیینشده توسط کارگزار نزدیک شود، جایی که در آن کارگزار بهصورت خودکار اقدام به بستن موقعیتهای باز میکند.
فرمول سطح مارجین به این شکل است:
سطح مارجین (%) = (اکوئیتی / مارجین استفادهشده) × ۱۰۰
اکوئیتی، که موجودی خالص حساب معاملهگر را نشان میدهد، شامل موجودی اولیه حساب بهعلاوه سود یا زیان تحققنیافته معاملات باز است. مارجین استفادهشده نیز سرمایهای است که برای حفظ موقعیتهای باز مسدود شده است.
برای مثال، فرض کنید موجودی اولیه حساب شما ۵,۰۰۰ دلار است و شما یک موقعیت معاملاتی باز کردهاید که نیاز به ۱,۰۰۰ دلار مارجین دارد. سطح استاپ اوت تعیینشده توسط کارگزار ۲۰ درصد است. در ابتدای معامله، اکوئیتی شما ۵,۰۰۰ دلار و مارجین استفادهشده ۱,۰۰۰ دلار است، بنابراین سطح مارجین بهصورت زیر محاسبه میشود:
سطح مارجین = (۵,۰۰۰ / ۱,۰۰۰) × ۱۰۰ = ۵۰۰ درصد
اگر بازار بر خلاف پیشبینی شما حرکت کند و زیان تحققنیافته شما به ۴,۸۰۰ دلار برسد، اکوئیتی شما به ۲۰۰ دلار کاهش مییابد. در این شرایط، سطح مارجین برابر خواهد بود با:
سطح مارجین = (۲۰۰ / ۱,۰۰۰) × ۱۰۰ = ۲۰ درصد
زمانی که سطح مارجین به مقدار تعیینشده توسط کارگزار (در اینجا ۲۰ درصد) برسد، استاپ اوت فعال میشود. در این نقطه، کارگزار بهصورت خودکار بزرگترین موقعیت باز را میبندد و این فرآیند ممکن است تا زمانی ادامه پیدا کند که سطح مارجین به بالاتر از حد استاپ اوت بازگردد یا تمامی موقعیتها بسته شوند.
این محاسبات به معاملهگران امکان میدهد تا وضعیت حساب خود را بهتر مدیریت کنند و از رسیدن به شرایط بحرانی جلوگیری کنند. مدیریت صحیح مارجین، تعیین حد ضرر و استفاده محتاطانه از اهرم از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا از وقوع استاپ اوت پیشگیری کنند و سرمایه خود را در بازارهای پرنوسان حفظ نمایند.
دلایل وقوع استاپ اوت
دلایل وقوع استاپ اوت به عوامل مختلفی بازمیگردد که اغلب ناشی از مدیریت نادرست ریسک، عدم آگاهی از شرایط بازار و یا استفاده نادرست از ابزارهای معاملاتی هستند. یکی از مهمترین دلایل، استفاده بیش از حد از اهرم یا لوریج است. اهرم به معاملهگران این امکان را میدهد که با سرمایه کمتر، معاملات بزرگتری انجام دهند، اما این ویژگی در صورت استفاده نادرست میتواند منجر به افزایش سریع زیان شود. زمانی که معاملهگر از اهرمهای بالا استفاده میکند، تغییرات کوچک در قیمت دارایی میتواند تأثیرات بزرگی بر حساب معاملاتی داشته باشد و در نتیجه سطح مارجین به سرعت کاهش یابد.
نبود حد ضرر مناسب یکی دیگر از دلایل مهم است که میتواند معاملهگر را در معرض استاپ اوت قرار دهد. معاملهگرانی که حد ضرر برای معاملات خود تعیین نمیکنند، در صورت حرکت ناگهانی بازار در خلاف جهت پیشبینیشده، ممکن است زیانهای سنگینی را متحمل شوند. حد ضرر بهعنوان یک ابزار مدیریت ریسک عمل میکند و عدم استفاده از آن میتواند موجب شود که زیانهای تحققنیافته به حدی برسد که حساب معاملهگر دیگر قادر به نگهداری موقعیتها نباشد.
نوسانات شدید بازار نیز نقش کلیدی در وقوع استاپ اوت دارد. در بازارهای مالی، نوسانات قیمت میتوانند بهسرعت بر اکوئیتی و مارجین حساب تأثیر بگذارند. این موضوع بهویژه در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی یا رویدادهای غیرمنتظره که موجب تغییرات شدید در بازار میشوند، مشهودتر است. در چنین شرایطی، حتی معاملهگرانی که سطح مناسبی از مارجین دارند، ممکن است به دلیل افت ناگهانی قیمت داراییهایشان با استاپ اوت مواجه شوند.
مدیریت نادرست سرمایه نیز یکی از عوامل مهم در وقوع استاپ اوت به شمار میآید. زمانی که معاملهگران بدون برنامهریزی و تخصیص درست سرمایه وارد معاملات پرریسک میشوند، ممکن است سطح مارجین خود را به خطر بیندازند. تخصیص بیش از حد سرمایه به یک موقعیت یا عدم رعایت تناسب میان سرمایه و حجم معامله میتواند باعث کاهش سریع اکوئیتی شود. این موضوع بهویژه در شرایطی که معاملات پشت سر هم دچار زیان شوند، اهمیت بیشتری پیدا میکند و در نهایت ممکن است منجر به فعال شدن استاپ اوت شود.
علاوه بر این موارد، عدم آگاهی کافی از سیاستهای کارگزار در مورد استاپ اوت میتواند باعث شود که معاملهگر در مواجهه با کاهش مارجین، اقدامات لازم را به موقع انجام ندهد. هر کارگزار سطح مشخصی برای استاپ اوت دارد و معاملهگرانی که با این سطح آشنا نیستند، ممکن است بدون اطلاع قبلی در شرایطی قرار بگیرند که موقعیتهایشان بهطور خودکار بسته شود. این عوامل در کنار یکدیگر نشان میدهند که وقوع استاپ اوت معمولاً نتیجه ترکیبی از تصمیمات نادرست و شرایط غیرمنتظره بازار است. برای جلوگیری از چنین شرایطی، معاملهگران باید از ابزارهای مدیریت ریسک به درستی استفاده کرده و همواره حساب خود را از نظر سطح مارجین پایش کنند.
تجربیات معاملهگران حرفهای در مواجهه با استاپ اوت
تجربیات معاملهگران حرفهای در مواجهه با استاپ اوت میتواند برای معاملهگران تازهکار و حتی متوسط بسیار ارزشمند باشد. حرفهایها اغلب از وقوع استاپ اوت جلوگیری میکنند یا در موارد نادر که با آن مواجه میشوند، از آن بهعنوان فرصتی برای بازنگری در استراتژیهای خود استفاده میکنند. این تجربیات شامل مجموعهای از روشها و درسهای عملی است که میتواند به بهبود مدیریت ریسک کمک کند.
یکی از نکات کلیدی که معاملهگران حرفهای به آن اشاره میکنند، اهمیت مدیریت دقیق ریسک است. آنها تأکید دارند که هر معاملهای باید با رعایت حد ضرر مشخص و متناسب با سرمایه حساب انجام شود. بسیاری از حرفهایها از قانون یک تا دو درصد استفاده میکنند، به این معنا که در هر معامله تنها یک تا دو درصد از سرمایه کل حساب خود را به خطر میاندازند. این روش باعث میشود که حتی در صورت وقوع چندین معامله ناموفق، سرمایه اصلی همچنان حفظ شود و خطر استاپ اوت کاهش یابد.
یک تجربه رایج دیگر میان معاملهگران حرفهای، استفاده معقول از اهرم است. بسیاری از معاملهگران مبتدی از اهرم بالا استفاده میکنند تا سود بیشتری کسب کنند، اما حرفهایها میدانند که اهرم بالا میتواند زیانها را نیز به شدت افزایش دهد. آنها معمولاً از اهرم پایینتری استفاده میکنند و ترجیح میدهند که معاملات خود را بر اساس تحلیلهای دقیق و استراتژیهای کمریسک انجام دهند تا به سطح مارجین استاپ اوت نزدیک نشوند.
پایش مداوم وضعیت حساب و بازار نیز یکی از عادات معاملهگران حرفهای است. آنها بهصورت منظم سطح مارجین، اکوئیتی و مارجین استفادهشده را بررسی میکنند و در صورت نیاز، اقدامات پیشگیرانه انجام میدهند. بهعنوان مثال، اگر معاملهای در حال زیان باشد و سطح مارجین به حد خطرناکی نزدیک شود، ممکن است بخشی از موقعیتهای باز خود را ببندند تا از فعال شدن استاپ اوت جلوگیری کنند.
معاملهگران حرفهای همچنین از اشتباهات گذشته خود درس میگیرند و آنها را به فرصتهای یادگیری تبدیل میکنند. در مواقعی که استاپ اوت رخ داده است، آنها به تحلیل دلایل وقوع آن میپردازند و به دنبال شناسایی نقاط ضعف در استراتژیهای خود هستند. این تحلیل به آنها کمک میکند تا در آینده از اشتباهات مشابه اجتناب کنند.
یک تجربه مهم دیگر، داشتن برنامه معاملاتی دقیق و پایبندی به آن است. حرفهایها همیشه قبل از ورود به بازار، برنامهای مشخص برای مدیریت ریسک، انتخاب حجم معاملات و تعیین نقاط ورود و خروج خود دارند. این برنامه به آنها کمک میکند که تحت تأثیر احساسات قرار نگیرند و تصمیمات منطقیتری بگیرند.
در نهایت، معاملهگران حرفهای معتقدند که آگاهی از سیاستهای کارگزار درباره استاپ اوت و شرایط آن، یک ضرورت است. آنها اطمینان حاصل میکنند که سطح استاپ اوت کارگزار خود را میدانند و حساب معاملاتی خود را بر اساس آن مدیریت میکنند. این آگاهی به آنها امکان میدهد تا برنامهریزی دقیقی داشته باشند و از وقوع شرایط بحرانی جلوگیری کنند. این تجربیات نشان میدهد که موفقیت در بازارهای مالی نه تنها به مهارتهای تحلیل بازار، بلکه به مدیریت صحیح ریسک و انضباط معاملاتی بستگی دارد.
سخن پایانی
در پایان، استاپ اوت بهعنوان یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت ریسک، نقش مهمی در حفظ سرمایه معاملهگران و جلوگیری از زیانهای سنگین ایفا میکند. آگاهی از نحوه عملکرد استاپ اوت، تفاوت آن با مارجین کال، و عوامل مؤثر بر وقوع آن میتواند به معاملهگران کمک کند تا استراتژیهای موثرتری برای مدیریت معاملات خود به کار گیرند.
با توجه به نوسانات بالای بازارهای مالی و پیچیدگی ابزارهای معاملاتی مانند اهرم، معاملهگران باید با دقت بیشتری حسابهای خود را مدیریت کنند و همواره از ابزارهای مدیریت ریسک بهره بگیرند. همچنین، انتخاب یک حساب معاملاتی مناسب و درک سیاستهای کارگزار درباره استاپ اوت میتواند از مواجهه با شرایط بحرانی جلوگیری کند.
موفقیت در بازارهای مالی مستلزم ترکیبی از دانش، تجربه، و انضباط است. با رعایت این اصول، معاملهگران میتوانند سرمایه خود را حفظ کرده و در مسیر رشد و پیشرفت در معاملات حرکت کنند.
جهت ورود و ثبت نام در صرافی ال بانک کلیک کنید
دیدگاهتان را بنویسید